سلام دختر مامان هفته ای که گذشت خیلی بهمون خوش گذشت.دوشنبه شب خاله خاطره اینا و خاله طاهره اینا اومدن. سه شنبه رفتیم آبادان و کلی خوش گذروندیم. تو بازار آبادان اولین لباسای دختر گلم و خردیم.وای که چقدر خوشحال بودم. چهارشنبه صبح هم خاله عاطفه اینا اومدن.دلم واسه مهرنازی یه عالمه تنگ شده بود.شب هم همگی رفتیم خونه پدر جون قباد. پنجشنبه هم صبح زود رفتیم دیلم.از دیلم هم برات یه سرویس حوله خریدم.خیلی پشیمونم که چرا یه پتو نخریدم واست دختر گلم. جمعه صبح زود هم خاله خاطره و طاهره اینا رفتم و نزدیک ظهر هم مادر جون اینا و خاله عاطفه اینا رفتن. خونمون خیلی خلوت و سوت و کور شد.یه عالمه هم کار و تمیز کاری موند واسه مام...